نفحات

ان فی ایام دهرکم نفحات فتربصوا

نفحات

ان فی ایام دهرکم نفحات فتربصوا

نفحه‌ی اول

پنجشنبه, ۹ آبان ۱۳۹۲، ۱۲:۲۳ ق.ظ

نفحه‌ی اول را تقدیم می‌کنم به مادران سربازهای مرزی سراوان که چاره‌ای جز شهید شدن نداشتند.


تا امروز دوست‌داشتم خدا پسری به من بدهد
اسمش را بگذارم حسین جان
تا هیچ کس حسین خالی صدایش نکند
هر کس هم پرسید حالا چرا حسین جان؟
بگویم آخر حسین، جان عالم است
در خیالم حسین جانم را صدا می‌زدم

 حسین جانم، جان مادر، نور چشمم، پاره‌ی تنم، میوه‌ی دلم
.
.
.
امروز بعد از دیدن این عکس
از خدا خواستم هرگز مادر نشوم
اگر می‌شوم پسردار نشوم
اگر پسردار شدم جنگی به پا نشود
که من حتی از تصور وداع با حسین جانم قالب تهی می‌کنم



پ.ن 

یک. عکس متعلق است به پاییز 1364/تهران، خیابان امام خمینی/اعزام نیروهای داوطلب مردمی به جبهه/عکاس: ساسان مویدی

دو. پنج روز مانده به محرم





  • فاطمه علوی یگانه

مرز

نظرات (۳)

سلام. به به ... مبارکه وبلاگ جدید...
واسه منم مبارکه :) به منم سر بزن...
یا علی
  • فاطمه فاطمی
  • سلام
    وبلاگ قشنگی دارین فاطمه خانم
    پاسخ:
    ممنون :)

    سلام
    فاطمه جون دعانکن.مادرنشی...
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی